English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5655 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
filler U ماده پر کننده
fillers U ماده پر کننده
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
clarificant U ماده تصفیه کننده
accelerant U ماده تسریع کننده
exclusion clause U ماده مستثنی کننده
accelerating agent U ماده تسریع کننده
coolants U ماده سرد کننده
moderates U ماده معتدل کننده
mordant U ماده ثابت کننده
coolant U ماده سرد کننده
coolants U ماده خنک کننده
coolant U ماده خنک کننده
wetting agent U ماده خیس کننده
illuminant U ماده روشن کننده
emulsifiers U ماده امولسیون کننده
diluting media U ماده رقیق کننده
moderate U ماده معتدل کننده
moderated U ماده معتدل کننده
diluent U ماده رقیق کننده
moderating U ماده معتدل کننده
acidulating agent U ماده اسیدی کننده
sorbent U ماده جذب کننده
acidifier U ماده اسیدی کننده
disinfector U ماده ضدعفونی کننده
insulating material U ماده ایزوله کننده
insulated layer U ماده ایزوله کننده
emulsifier U ماده امولسیون کننده
cleansers U وسیله یا ماده تمیز کننده
cleanser U وسیله یا ماده تمیز کننده
naphthenate drier U ماده خشک کننده نفت
insulant U ماده مقاومت کننده مقاوم
fumigant U ماده ضد عفونی کننده تدخینی
siccative U ماده خشک کننده رنگ
novocain U ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
abstergent U شستشو دهنده ماده پاک کننده
cladding U ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
burster block U مجموعه منفجر کننده مجموعه خرج تلاش
remanence U چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
deodorant U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
tracer U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorants U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
tracers U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
anti knock U ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
supercritical U حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
stretchy U کشدار
stretchiest U کشدار
elastic U کشدار
stretchier U کشدار
contact burst preclusion U ضامن ضد انفجار ضربتی وسیله ممانعت از انفجار دراثر اصابت
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
explosive train U مدار انفجار مسیر انفجار
blast line U مسیرموج انفجار خط موج انفجار
burning train U مسیر انفجار سیکل انفجار
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
chemical horn U مکانیسم انفجار مین صوتی مکانیسم انفجار شیمیایی
solver U حل کننده
squasher U له کننده
doer U کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
catterer U پچ پچ کننده
fluxing oil U اب کننده
doers U کننده
tracker U پی کننده
commulator U یک سو کننده
ear-splitting U کر کننده
hoppers U لی لی کننده
attenuant U اب کننده
mauler U له کننده
hopper U لی لی کننده
trackers U پی کننده
squelcher U له کننده
spurner U رد کننده
fillers U پر کننده
mumbler U من من کننده
sensor U حس کننده
syncopator U غش کننده
repudiationist U رد کننده
solvent U اب کننده
filler U پر کننده
mitigatory U کم کننده
mitigative U کم کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
2immunogenicity
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
1fruitwash
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com